دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
چکیده : 3
چه اقداماتی انجام دهم تا خلاقیت دانش آموزانم را افزایش دهم 3
مقدمه : 5
توصیف وضعیت موجود و بیان مساله : 7
گردآوری اطلاعات و شواهد 1: 9
تجزیه و تحلیل اطلاعات : 13
با توجه به مطالب بیان شده می توان به روشهای ذیل عمل کرد : 16
در زمینه خانواده : 16
در زمینه مدرسه روش های تدریس فعال چون 16
ارائه راه حل موقتی و اجرای آن 18
گام اول : خانواده و اولیا ء 18
گام دوم : مدرسه 20
گام سوم : معلم 23
نمونه ای از این تمرینات و فعالیت ها به شرح ذیل بود : 26
زنگ دایره یا حلقه تفاهم 29
اجرای راه حل جدید و نظارت بر آن 32
گردآوری اطلاعات شواهد 2 : 34
ارزشیابی تاثیر راه حل جدید و تعیین اعتبار آن : 36
بررسی وضعیت نمرات نوبت اول و دوم دانش آموزان کلاس اول 39
تجدید نظر و تصمیم گیری نهایی : 39
نتایج : 41
نتیجه گیری : 42
پیشنهادات کلی برای پرورش خلاقیت در معلمان و دانش آموزان 43
(پیوست شماره1) 45
سناریوی تدریس خلاق 45
منابع و ماخذ 49
منابع اینترنتی 50
چکیده :
در جوامع پیشرفته امروزی پرورش خلاقیت از مهمترین اصول است با بررسی کشورهایی که از نظر صنعتی فرهنگی و اجتماعی رشد چشمگیری داشته اند متوجه می شویم که این کشورها در زمینه ی پرورش خلاقیت رشد و تلاش بیشتری داشته اند .در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته شکوفایی خلاقیت یکی از عالی ترین و محکم ترین اهداف آموزش و پرورش است . در شرط حساس کنونی و با توجه به تحولات بسیار سریع و اجتناب ناپذیر دنیا ، اگر خواهان پرورش استعدادها و شکوفایی خلاقیت و نوآوری در افراد هستیم باید نظام آموزش و پرورش را متحول کرد . برای این منظور لازم است هماهنگی و برنامه ریزی دقیق و کاملی در عرصه ی آموزش و پرورش داشته باشیم .در این فرایند معلم نقش اصلی را ایفا می کند . تنها معلم خلاق است که می تواند دانش آموزان خلاق و نوآور پرورش دهد . اما نکته ی قابل تامل آن است که هر آموزش و پرورش و هر معلمی نمی تواند این بار سنگین رابه مقصد برساند . تنها آموزش و پرورش پویا ، خلاق ، متحول می تواند در تحقق این رسالت تاریخی خویش موفق باشد و این دقیقاً همان نیازی است که در سال گذشته رهبر اندیشمندانه انقلاب اسلامی تحت عنوان « تحول بنیادین آموزش و پرورش » از آن یاد شده است . هسته اصلی تحول در نظام آموزشی ، هم چنان که مقام معظم رهبری تاکید کرده اند « خلاقیت است » بنابراین داشتن افرادی که توانایی پرورش پویایی و خلاقیت را دارند از اهمیت خاصی برخوردار است .
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 183 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 453 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
*مقاله درمورد بررسی سازه ها وراههای ارتقای اثر بخشی نیروی کار*
چکیده :
امروزه بررسی راهبردی سازه ها و ساز وکارهای اثر بخشی از موارد مسلم تحول آفرینی و استقرار نظام بهبود فرایندهای کار قلمداد می شود عامل انسانی از دو زاویه متعارض یکی خلاقیت ، جمود ، و دیگری کار آفرینی – انهدام بازده سازمانها ، نقش زیر بنایی در موفقیت واثر بخشی سازمان و مدیریت دارد .
مقاله حاضر درصدد شناسایی بافت درونی ، تعبیه اسکلت پیکره اثر بخشی و ارائه راهکارهای هدایت مولفه های بهبود اثر بخشی سازمانی است .
مقدمه :
امروز سازمانها به حدی گسترده و پیچیده شده اند که بدون علم سازمان و مدیریت و بهره گیری از توانمندی ، فراست و مهارتهای سالها تجربه سازمانی نه می توان سازمان را به خوبی درک وتحلیل کرد ونه می توان آن را رهبری و مدیریت نمود . همان طور که بدون علم و ممارست درهر رشته تخصصی نمی توان از آن بهره برداری کرد علم مدیریت به لحاظ پیچیدگی ذهنی بودن ، وناهمگنی محیط واعضای سازمان بسیار
سخت تر از هر علمی است که محیط آن جنبه فیزیکی و واقعی دارد.
جامعه نمی تواند از این پس شاهد وارد آوردن ضرر از طرف افرادی باشد که بدون آگاهی از علم مدیریت صرفا به لحاظ پیروی از حلقه مراعات ( روابط ) و شیرینی منصبهای مدیریت وبا مستقر نشدن در حرفه مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصی خود مشاغل حساس مدیریت سازمانها را اشغال کنند اینان تلاش می کنند صرفا با بهره گیری از سطوح اخلاقی و ارزشهای اجتماعی این عصر بدون کوچکترین آگاهی از نظریه و قوانین تحلیلی رشته ای و علم بسیار حساس و پیچیده مدیریت ، اداره امور سازمانها را بر عهده گیرند .
همه افراد دلسوز در این جامعه بارها شاهد حلقه شوم و دور باطل افکار مدیران و محو شدن برنامه ها وعملیات سازمانها بوده اند ، آثار سوء این نوع تصمیم گیریها موجب معدوم کردن کیفیت و انگیزشهای کاری منابع انسانی سازمانها می شود که گهگاه می بینیم فردی در منصب مدیریت می نشیند که ازعلم و جوهره ظریف مدیریت واداره سازمان و نحوه دستیابی به اثر بخشی سازمانی بهره چندانی ندارد .
اثر بخشی که بعد کیفی بهره وری است درارتباط بسیار نزدیک با کیفیت و توان کاری
نیروی انسانی است این شاخص نشانگر نسبت : 1- هدفهای واقعی به هدفهای پیش بینی شده و 2- عملکرد واقعی به عملکرد مورد انتظار است وا زطریق بازده نیروی کار و سازمان اندازه گیری می شود اثر بخشی در واقع با هدفهای مدیر وسازمان مشخص می شود وهویت پیدا می کند عرصه شاخصهای سنجش اثر بخشی در چارچوب : 1- میزان دستیابی به هدفهای مورد انتظار 2) کیفیت کار 3) سرعت و دقت کار و 4) جوششهای درونی بهبود و خلاقیت قرار می گیرد البته در تعیین اثر بخشی باید میان اثر بخشی هدفهای فردی ، سازمانی ، و مدیریت تفاوت قائل شد از آنجا که یکی از خصیصه های تحقق تفکرات واراده مدیریت در سازمانها استفاده از مجاری قدرت است لازم است میان مجاری قدرت سازمانی مقام و مجاری قدرت شخصی در کسب موفقیت و اثر بخشی تمییز قائل شد ، هر چند که منظور از قدرت میزان توانایی تاثیر گذاری بر رفتار افراد است در صورتی که شخصیت سازمانی قادر باشد افراد سازمان را به انجام دادن کار معینی ترغیب کند ، آن شخصیت دارای قدرت سازمانی مقام است درحالی که قدرت شخصی از مجاری قدرت زیر دستان در انجام دادن فعال کار ، نشئت می گیرد بهترین وضعیت برای مدیریت سازمان ، جمع کردن این دو نوع مجاری قدرت در شخص مدیر است یعنی هم پذیرای او باشند دوستش بدارند ، به او احترام حرفه ای و شخصیتی بگذارند وهم از او پروا ، حیا و اطاعت پذیری بالایی داشته باشند وحتی بترسند در این میان بازده میزان کوشش وهدایت مدیریت مطرح میشود که بر آن اساس فرد می کوشد بر رفتار دیگری تاثیر بگذارد وبه آن جهت بدهد و آن را در قلمرو و ابستگی وارد کند . میزان موفقیت افراد در سازمان را با بازده ( قدرت تولیدی ) گروه تحت رهبری آنها اندازه گیری می کنند .
موفقیت با چگونگی گرایش ، رفتار ، و عملکرد فرد و گروه ارتباط دارد ، اما اثر بخشی نشانه وضع درونی و میزان آمادگی اولیه فرد و گروه برای انجام دادن کار است لذا ماهیت گرایشی و انگیزشی دارد مدیر بهره مند از قدرت سازمانی ، از شیوه های مستقیم نظارت استفاده می کند ودر مسیر دستیابی به موفقیت سازمانی گام بر می دارد اما اثر بخشی زمانی نمایان می شود که مدیر بر قدرت شخصی وبهره گیری از مجازی آن با اعمال نظارت کلی تر و جلوه های غیر مستقیم تاکید داشته باشد .
قدرت مقام در سازمان درچارچوب سلسله مراتب و تفکیک عمودی از بالا و پایین تفریض می شود در حالی که قدرت شخصی از پایین به بالا بر اثر پذیرش زیر دستان و درعرصه ترکیب وساز و کارهای دستیابی به هدفهای مشترک به وجود می آید مدیری که قدرت اعمال نفوذ (موقت ) بر رفتار دیگران دارد می تواند موفق اما ناموثر باشد در صورتی مدیری موفق واثر بخش شناخته می شد که صاحب مجاری اعمال نفوذ فکری ، حرفه ای ، وانگیزشی بر نیروی کار برای بالا بردن بهره وری سازمان باشد ( هالس 1994 هرسی و بلانچارد ، 1378 ) در نمودار شماره 1 نمایش هندسی تعامل قدرت شخصی ، اثر بخشی و نظارت در نمودار شماره 2 نمایش هندسی تعامل قدرت سازمانی موفقیت و نظارت ارائه شده است .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 147 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
از طرفی مسئله خلاقیت مسئلهای است که در همه کشورها اعم از پیشرفته صنعتی و یا در حال رشد مطرح و در همه زمانها به نحو خاص خود بروز کرده است، لذا تحقیق درباره عوامل و راههای شکوفایی آن همواره مورد نیاز جوامع بوده است. از طرفی تنوع ضرر و زیانهایی که از این راه یعنی نادیده گرفتن افراد خلاق جامع به عمر انسانها و یا به منابع مادی آنان میرسد آنچنان رقم شایان توجهی را در برمیگیرد.
باید تکاملهای آموزشی کارایی خود را بیشتر در راه افزایش استعدادها و تواناییهای کودکان به کار برند. شناخت و آگاهی نسبت به الگوهای پرورش فرزندان و میزان خلاقیت میتواند و به والدین و کودکان و همچنین مسئولان آموزش و پرورش و محققان و نظریه پردازان اجتماعی و فرهنگی کمک کند تا در برخورد با کودکان آگاهانه عمل کنند و مسائل و مشکلات آنها را در نظر داشته باشند.
در این راستا، برآنیم تا علل متفاوت شکوفایی خلاقیت و همچنین عللی که مانع از رشد خلاقیت کودکان میشود را بررسی کرده و به اثبات برسانیم و با روشهای متفاوت والدین، سلطة گری، آسان گیری و وابستگی شدید، مورد مقایسه و ارزیابی قرار دهیم. تا کار کرد هر یک از روشهای مورد نظر به میزان خلاقیت کودکان نشان داده و مناسب بودن و مزایا و معایب هر کدام از آنها را با روشی علمی به اثبات برسانیم.
در این پژوهش برآنیم تا مشخص کنیم که آیا شیوههای پرورش فرزندان با روشهای که والدین در تربیت فرزندانشان به کار میبرند چه تأثیری بر خلاقیت آنان دارد؟
فهرست مطالب
فصل اول کلیات تحقیق.. 1
مقدمه. 2
بیان مسئله 3
فرضیات تحقیق.. 4
سوالات تحقیق.. 4
فصل دوم پیشینه تحقیق.. 5
پیشینه تحقیق.. 6
تعریف خلاقیت... 7
مفهوم خلاقیت... 8
نظریه های مربوط به خلاقیت... 10
خلاقیت معمولی و خارق العاده. 11
تفکر خلاق.. 12
روشهای پرورش خلاقیت... 13
ویژگی های کودکان خلاق.. 15
اشکال مختلف تخیل و جلوه های خلاقیت در کودکان:18
شیوه های ارتباط والدین با فرزندان.. 19
موقعیت و تأثیر خانواده بر رفتار فرزندان:22
چگونه رفتارهای ولدین می تواند خلاقیت را برانگیزد:23
نیل به دستاورد – نه نمره. 24
والدین فعال و مستقل.. 24
قدردانی از خلاقیت... 25
تصور ذهنی از آینده. 25
شوخ طبعی.. 25
اصول تورنس.... 25
منابع:27
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
مقدمه
نگاه کردن متفاوت به مساله و رسیدن به یک راه حل جدید، همان چیزی است که عموماً از آن به خلاقیت تعبیر می¬شود. اما خلاقیت مفهومی نیست که بتوان آن را در یک جمله و حتی یک کتاب مفصل هم توضیح داد. خلاقیت در حقیقت، فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق می¬افتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایده¬ی جدید با یک راه حل ابتکاری است.
این که خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی، موضوعی نیست که این روزها ضرورت بحث بر سر آن در میان باشد. دنیای امروز تلاش می¬کند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمینه¬های روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه¬های مدیریت و کسب و کار، به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. کتاب¬های فراوانی که درباره¬ی تکنیک¬های افزایش خلاقیت در افراد و در سازمان¬ها نوشته شده¬اند، گویای این حقیقت می¬باشند که توجه به خلاقیت و توسعه¬ی ان در سازمان، نه تنها باعث می¬شود که افراد از کار خود احساس رضایت بیش¬تری کنند، بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهره¬وری و رسیدن به موفقیت¬های بزرگ سهم عمده¬ای دارد.
برای آن که بتوانیم خلاق باشیم، باید ابتدا معنی و مفهوم خلاقیت را به درستی بشناسیم و بتوانیم بین خلاقیت، هوش، دانش و مهارت تفاوت قائل شویم. دانستن این که ساختار ذهن چیست و چگونه در فرآیند شکل گیری تفکر خلاق تاثیر می¬گذارد، با این که ممکن است مستقیماً روی افزایش خلاقیت فرد اثر نگذارد، بدون تردید باعث می¬شود که نگاه فرد به روش¬ها و تکنیک¬هایی که برای افزایش خلاقیت مطرح می¬شوند تغییر کند.
بعد از این¬ها وقت آن است که این روش¬ها را امتحان کنیم؛ روش¬های فردی. می¬توانیم ذهن را درگیر حل یک مساله¬ی جدید کنیم، یا اینکه سعی کنیم مسائل دور و برمان را به روش¬هایی که متخصصان این رشته پیش نهاد داده¬اند حل کنیم.
الف - تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت
پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید اساساً در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می¬کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرد. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل با اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت¬ها و روش¬های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه¬های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
آمابیلی (1988) معتقد است، برای رسیدن به خلاقیت بهتر است که انگیزه و به ویژه انگیزه درونی پرورش پیدا کند و در جایی دیگر به نقش اهمیت انگیزش بیرونی اشاره می¬کند. ما ضمن احترام به این نظر توصیه¬هایی در قالب انگیزه درونی و بیرونی ارایه می¬کنیم.
چون فعالیت انگیزشی خلاق عمدتاً ماهیتی کلامی دارد، یعنی باید به وسیله کلام و روابط کلامی وارد آن شد شاید درست نباشد که آن را محدود به فضای خاص کرد. در کودکان انگیزه معمولاً حالتی کلی و عمومی دارد. گاهی درونی می¬شود و گاهی بیرونی. برای آن که کودکان موفق شوند به انگیزه خود سازمان دهند و جهت ان را مشخص کنند (درونی سازند یا بیرونی) طوری که برجستگی با یکی باشد برخورد کلامی ما یا به عبارت ساده¬تر برخورد شفاهی ما نقشی اساسی دارد. آنچه هسته و محور برخورد را می¬سازد گرایش و جهتی است که در خود پاسخ یا کلام نهفته است؛ آیا کلام مشوق انگیزه درونی است یا بیرونی. بنابراین، در اولین گام آموزش « انگیزه» باید به جهت پاسخ¬ها و هدایت¬های کلامی فرد توجه کافی داشته باشیم. برای مثال وقتی از کودک می¬پرسیم چرا بازی نمی¬کنی و او می¬گوید حوصله ندارم و پاسخ ما را در جهت دادن به رفتار کودک ممکن است این چنین باشد:
- اگر به او بگوییم خوب است که تو هم مثل بقیه بچه¬ها بازی کنی به رفتار او جهتی بیرونی می¬دهیم
- اگر بازی را به میل، تصمیم و انتخاب او واگذاریم رفتارش را جهتی درونی می¬بخشیم.
اکنون که اطمینان حاصل کردیم باید مراقب سوال¬ها و پاسخ¬های خود باشیم. به سراغ روش¬هایی می¬رویم که به انگیزه درونی کودکان دامن می¬زند. نوع برخوردهای کلامی مثبت که در این رابطه می¬توان داشت عبارتند از:
مثال: شرکت در بازی کاردستی
برخوردها: - آیا این بازی را دوست داری؟
- دوست داری این بازی چگونه برگزار شود؟
- چه احساسی نسبت به ساختن کاردستی داری؟
- دوست داری چه چیزی را درست کنی؟
- دوست داری چه وسایلی در اختیار شما باشد؟
- دوست داری ...
در این مثال، خود کودک و احساسات و علاقمندی¬های او محور فعالیت است. به او امکان داده می¬شود هر طور دوست دارد عمل کند نه آن طور که ما دوست داریم. ممکن است ما به ساختن گل علاقمند باشیم و او به ساختن خورشید؛ چنانچه در این فعالیت نظر و گرایش ما غالب باشد جهت انگیزه کودک بیرونی خواهد شد. یعنی او یاد می¬گیرد که به چیزی غیر از احساسات و علاقمندی¬های خود بیندیشد. چیزی که دیگران و محیط به او می¬دهند. بنابراین در این نوع از فعالیت هدایت انگیزه به خود کودک واگذار می¬شود. اما در عین حال ممکن است این سوال پیش بیاید که شاید کودکان توقع زیادی داشته باشند و ما به دلیل محدودیت نتوانیم ابزار یا امکانات دلخواه آنها را تامین کنیم، در این مواقع توصیه نمی-شود که به تمام خواسته¬های کودک بپردازیم بلکه می¬توان رفتاری مشابه روش زیر داشت:
- نباید با تحکم به کودک فهماند که امکانات محدود است.
- باید کودک را ترغیب کرد که امکانات را ببیند و بدون اظهار نظری اضافی در مورد کمبود وسایل و ... به او گفت ما این¬ها را در اختیار داریم تو دوست داری کدام را انتخاب کنی؟
- حتی اگر کودک دست به انتخاب نزد، با ارتباطی متمایل به سوی انگیزه درونی می¬توان از او خواست یا وسایل دلخواه را از منزل بیاورد یا به فعالیت دلخواه دیگری بپردازد.
- در هر حال مهم این است که کودک با هدایت ما خود به تصمیمی دلخواه و درست (از این نظر که شکایتی نداشته و آن را دوست داشته باشد) برسد و مسئولیت آن را قبول کند.
گام دوم انگیزه درونی و بیرونی را هم زمان استمرار می¬بخشد، جدی گرفتن و بها دادن به آنها است. اگر ما به هدایت کودک به این هدف که خود تصمیم بگیرد، انتخاب کند، و بسازد می¬پردازیم. باید به مسئولیت¬ها، تصمیم¬ها، انتخاب و آثار او نیز عمیقاً توجه کنیم. در این رابطه توصیه می¬شود، رفتارهای ابتکاری و سازنده کودک ولو کوچک و ناچیز مورد تشویق قرار گیرد. در این مواقع بهتر است از تشویق¬ها و دلگرمی¬هایی که انگیزه درونی را قوت می¬بخشد استفاده شود. عموم این تشویق¬ها ماهیتی کلامی دارند، نمونه¬هایی نظیر آنچه در زیر پیشنهاد می¬شود از این قبیل¬اند:
- تصمیم جالبی گرفتی، موفق باشی.
- خانه قشنگی ساختی معلوم است برایش زحمت زیادی کشیدی.
- پشتکارت قابل تحسین است.
- فکرهای خیلی خوبی داری، باید آنها را جدی بگیری.
- بالاخره آنچه را دوست داشتی، ساختی.
- انتخاب شما هم خوب است.
برای تداوم انگیزه درونی هم زمان می¬توان از مشوق¬های غیر کلامی نیز استفاده کرد. نسبت بین این که آیا باید همیشه تشویق¬ها کلامی باشد یا چیز دیگر این است که گرایش غالب، معمولاً به طرف تشویق-های کلامی (و با جهتی درونی) است، اما در پاره¬ای موارد شکل¬های دیگری از تشویق موثرتر است. باید به رفتارهای ابتکاری، خلاقه و سازنده کودک جایزه نیز داد و کودک را مستحق دریافت هدیه¬ای خوشحال کننده دانست. در چنین شرایطی دامنه تشویق و هدیه می¬تواند از شرکت دادن اثر کودک در یک نمایشگاه کوچک تا دریافت وسیله مورد آرزو نوسان پیدا کند.
به طور کلی، اگر چه نظام تشویق و ترغیب در افراد خلاق «درونی» است اما آنها نیز گاهی به محبت و دلگرمی که از قاعده و روشی عادلانه پیروی کند و بدون چشم داشت در اختیار آنها قرار گیرد.
ب – تقویت عناصر شخصیتی خلاقیت
در بین مولفه¬های شخصیتی خلاقیت چند عنصر را به سادگی نمی¬توان پرورش داد. به عبارت دقیق¬تر، این گونه عناصر بیش از همه نیازمند تقویت در بستر خانواده و به ویژه مدرسه هستند. علت نیز این است که چند ساعت آموزش تاثیر شگرف و محسوسی بر آنها نمی¬گذارد: اعتماد به نفس، اراده مستقل و پذیرش خطر نمونه¬هایی این گروه به شمار می¬روند. این عناصر معمولاً در طول زمان و تحت تعلیمات ساده و پیچیده والدین، معلمان و مربیان شکل می¬گیرند. بنابراین این ساده انگاری است اگر تصور کنیم در مدت کوتاهی می¬توانیم این ویژگی¬های مهم را در افراد پرورش دهیم. ما با رعایت این ملاحظات به شیوه¬های پرورش عناصر شخصیتی خلاقیت اشاره می¬کنیم که قادر به زمینه سازی تقویت این عناصر هستند:
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت
چکیده :
متاسفانه تدریس انشا با شیوه های خلاق،که دانش آموز را در نوشتن ماهر و توانا کند در هیچ یک از مقاطع تحصیلی کشور ما رایج نیست و به همین علت دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و بسیاری از آنان تا آخرین سال تحصیلی انشا نوشتن را یاد نمی گیرند شاید هم انشارا درسی بیهوده می دانند و یا تصور می کنند این درس را برای آزار آنان در برنامه درسی گنجانده اند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش دلفی* به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی علل ضعف دانش آموزان در درس انشا و پایین بودن خلاقیت آنهاپرداخته ایم وبه اختصار برخی موانع خلاقیت را که با ضعف انشا بی ارتباط نیست مطرح نموده ایم.ودر بخش دوم راهکار هایی را برای رفع این نواقص ارائه کرده ایم.ودر بخش پایانی شیوه های نوین تدریس انشا را مطرح نموده ، که بدون شک این شیوه ها تاثیر مستقیم در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارد.به امید آنکه تجارب ناچیز اینجانب مورد استفاده قرار گیرد.
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
*در این روش برای بررسی مشکل و تدوین راه حل از افراد صاحب نظر در این رشته از قبیل کارشناسان ،نویسندگان،معلمان موفق و درمرحله بعد از دانش آموزان برتر المپیادهای ادبی ودانش آموزان نویسنده یا شاعر نظر خواهی می شود.مجددا" جمع بندی نظریات بدون ذکر نام و بصورت چرخشی ادامه می یابد تا بعد از یک تبادل نظر جامع سند نهایی تدوین شود.لذا این روش دو ویژگی مهم دارد :
1-حل مشکل بطور ریشه ای 2-واقع گرایی بالا
از محاسن روش دلفی این است که اولا" لزومی ندارد افراد صاحب نظر و دخیل در تصمیم گیری در یک جا جمع شوندکه این بااستفاده از امکانات ICT فراهم است.ثانیا" نظرات وسوالات بدون ذکر نام توزیع میشود که درکاهش تعصبات واعمال نظرهای شخصی بسیارمهم است.ثالثا" ،درگیر کردن گروههای مختلف صاحب نظر در مسئله تعریف شده سند نهایی بسیار واقع بینانه
مقدمه:
توضیح درباره فواید نوشتن و اینکه هر انسان کار آمد روزی بتواند بنویسد شاید کار بی فایده ای باشد چرا که ضرورت این امر به همگان روشن است اما انگار در برنامه ریزی جدید درسی این مهم فراموش شده است و بدیهی است که اگر دانش آموزان هر هفته چند ساعتی را به موضوع انشایی فکر نکنند ودرباره آن ننویسند بعد از مدتی مهارت نوشتن در آنها ضعیف می شود. وبرای بر آوردن ساده ترین نیازهای نوشتاری خود دچار مشگل خواهند شد. ضمن اینکه نوشتن ،مزایای جانبی دیگری،مانندپرورش خلاقیت، تفکر و مطالعه نیز دارد و برای خوب نوشتن در مرحله اول باید خوب ببینند و مرحله دوم با دقت گوش کنند و در مرحله سوم آنچه را که دیده و شنیده اند بتوانند خوب بیان کنند و در مرحله پایانی اینها را بنویسند و تا زمانی که دانش آموز مراحل قبل را به دقت تمرین نکند در مرحله ی نوشتن موفق نخواهد بود.
اگر دانش آموزان یک جامعه نیاموزند چگونه ذهن خود را به جریان در آورند و روح سیال خود را به تکاپو وادارند حتی اگر به مدارج بالای علمی نیز دست یابند بی شک سرنوشت غم انگیزی در انتظار آنها خواهد بود چرا که انشا به عنوان یک سیستم ذهنی باز می تواند زیبا ترین آموزنده آزادی باشد . و محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند چرا که با به کارگیری روشهای درست پرورش خلاقیت، دانش آموزان در سطوح مختلف هنر، علم و خلاقیت را یاد می گیرند. قبل از ورود به بحث اصلی ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که مبنای پرورش خلاقیت تخیل می باشد اما متاسفانه برخی از مربیان تخیلی بودن دانش آموزان را امری مضر می دانند در صورتیکه تاثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد. با توجه به عللی که دانش آموزان برای ضعف خود در انشامطرح نموده اند(به روش دلفی) در می یابیم که محیط آموزشی مخصوصا معلم می تواند تاثیر مهمی در رشد خلاقیت و تقویت قوه ی تفکر داشته باشد.به همین جهت در این مقاله ابتدا به تعریف خلاقیت و موانع آن پرداخته ایم و سپس درس انشا را به عنوان یکی از راههای پرورش خلاقیت مطرح کرده ایم در این راستا ابتدا علل ضعف دانش آ موزان را در این درس، که بی ارتباط با موانع خلاقیت نیست ،بررسی کرده ایم. سپس به ارائه ی راهکار هایی برای رفع این موانع پرداخته ایم. و در قسمت پایانی مقاله روشهای نوین تدریس انشا را که به طور مستقیم با پرورش خلاقیت در ارتباط است شرح داده ایم.
خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، متفاوت نگریستن به امور و ابداع راه حلهای جدید برای یک مساله است. خلاقیت تشخیص و بیان مساله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است . این توانایی در بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با روشهای معین پرورش داد . به گفته ی اندرسن " خلاقیت در کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریبا وجود ندارد. خودبخود این سوال پیش می آید که بر سر این توانایی بشر چه پیش آمده است." [1]
مهمترین موانع خلاقیت :
الف) موانع فردی ب) موانع اجتماعی (مدرسه و خانواده)
1- موانع فردی:
برخی عوامل فردی که باعث عدم رشد خلاقیت می شوند عبارتند از : عوامل روانی ، بیولوژیک و فیزیولوژیک. [2]
برخی موانع روانی و فردی که در رشد خلاقیت تاثیر دارند عبارتند از :
1- تاکید بر محفوظات ذهنی و حافظه
2- ترس از شکست و ریسک پذیر نبودن
3- عدم شفافیت در اهداف
4- عدم اعتماد به نفس
5- نداشتن پشتکار و مقاوم نبودن
6- خجالتی و کم رو بودن
7- اعتقاد به ارثی بودن خلاقیت
8- منفی گرایی و داشتن تصور منفی از خود
9- عدم تمرکز ذهنی
10- استراحت طلب بودن
11- انعطاف پذیر نبودن
12- تمایل به هماهنگ بودن با دیگران
13- عدم تحمل مخالفت و تضاد
2- موانع اجتماعی
1- عدم شناسایی و استفاده از مربیان خلاق و نوآور
2- مقاومت در برابر طرحهای جدید
3- اجرای روشهای تدریس سنتی
4- برقرای مقررات خشک انضباطی
5- توجه به نمره گرایی به جای توجه به فعالیتهای نوآورانه
6- انتقاد مکرر از رفتار دانش آموز
7- عدم مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی
8- بی توجهی به تخیلات دانش آموزان و عدم شناسایی علایق آن ها
9- نبود امکانات کافی برای رشد خلاقیت
علل ضعف انشا :
اشکالات مربوط به درس انشا در واقع از همان سالهای اول دبستان که کودکان این درس را با جمله نویسی شروع می کنند پدید می آید برخی از معلمان دانسته یا ندانسته کمترین اهمیتی برای تمرینهای کتاب فارسی قائل نیستند و پس از آنکه چند بار از روی درس خوانده شد شخصا پرسش ها را در کلاس پاسخ می دهند تا دانش آموزان در کتابهایشان بنویسند اغلب دانش آموزان این کلاسها چون متن درس را درک نکرده اند بدیهی است که قادر نخواهند بود جملات محکم و زیبایی بسازند یا برداشتهای خود را از موضوع درس در چند جمله بنویسند یا بیان کنند این دانش آموزان همان هایی هستند که در سالهای بعد برای نوشتن انشا شب هنگام به سراغ والدینشان می روند تا صبح روز بعد در کلاس نمره ی خوبی به دست آورند .در حالی که اگر انشا را به مثابه ی روح سیال و جریان ذهنی دانش آموزان در نظر بگیریم می بینیم بی توجهی به این درس چه خسران عظیمی در بر دارد و تاکنون هم چه زیان عظیمی را متحمل شده ایم .و اما مهمترین علل ضعف دانش آموزان که با روش دلفی گردآوری شده است عبارتند از:
موضوعات انشا عموما تکراری و خسته کننده است و معلم توضیحی درباره ی موضوع انشا سر کلاس ارائه نمی دهد.
1- به درس انشا و نگارش بهای کمتری نسبت به دروسی نظیر ریاضی ، زبان ، فیزیک و .... داده می شود و همین امر سبب کمبود در این زمینه است.
2- معلمین اهمیت درس انشا را برای دانش آموزان بازگو نمی کنند و چه بسا دانش آموزان انشا را امری بیهوده تلقی می کنند و انگیزه کافی برای این درس ندارند.
3- برخی دانش آموزان از نمرات کم انشاء سرخورده می شوند و رغبتی به نوشتن دوباره ندارند و دیگر اینکه معلمین برای نوشتن انشا حجم خاصی را مشخص می کنند به عنوان مثال می گویند باید بیشتر از ده خط بنویسید. حال آنکه این شیوه اشتباه است.
4- دلسوزی بی جای والدین در درماندگی فرزندان خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند حاضر می شود کار او را خود بر دوش بگیرند.
5- بی توجهی به فرهنگ کتابخوانی در اکثر خانواده ها به دلیل گرفتاریها و مشکلات ، زیرا اگر پدر و مادر قسمتی از اوقات فراغت خود را صرف خواندن کتابهای مفید و سودمند کنند می توانند عاملی برای ترغیب فرزند به امر مطالعه باشد.
6- سطح مطالعه در میان دانش آموزان بسیار کم است و آنها علاقه چندانی به خواندن کتابهای مفید غیر درسی ندارند و همین کمبود اطلاعات باعث ناتوانی آنها در نوشتن می شود.
7- دیده شده است دانش آموزی به علت اینکه نوشته اش خودش را راضی و خرسند نکرده از بیم دانش آموزان و احیانا تمسخر آنان ، سرزنش معلم و حتی نمره بد را به جان می خرد و به بهانه اینکه انشایش را نیاورده یا ننوشته، از خواندن انشا سرباز می زنند و کم کم این عقده در او شکل می گیرد که نمی تواندچیز خوبی بنویسد.
8- استفاده های مکرر از این ساعت درسی برای جبران دروس عقب افتاده.
10- عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر و عدم تنوع ساعتهای انشا.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 29صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
نظریه های خلاقیت
در مورد خلاقیت چون سایر مفاهیم روانشناسی دیدگاههای مختلف و متفاوتی وجود دارد که ماهیت، خاستگاه و کارکرد آنرا به شکلی خاص تبیین می نماید. در این مجال به اختصار به مهم ترین آنها اشاره می شود.
- خلاقیت به عنوان ودیعه الهی : در دنیای باستان، فیلسوفانی چون افلاطون معتقد بودند که خداوند اذهان این گونه مردان را از آنها گرفته و با دادن قوه ابتکار آنان را به عنوان سفیرانش بکار می گیرد (افلاطون، 1925). عنصر خلاقیت فرد یک هدیه خداوندی است و بیش از آنکه از تربیت ناشی شود از الهام ناشی میشود (کارلایل ، 1934 ). سامرست موام نیز معتقد بود الهام پایه واساس تفکر خلاق است (مؤیدنیا، 1384).
- خلاقیت به عنوان دیوانگی : این دیدگاه قدیمی خلاقیت را نوعی جنون و دیوانگی تلقی می کند غیرعادی بودن، بی ارادگی، خودجوشی و ظاهر غیرعقلائی خلاقیت عاملی بود که افرادی چون لمبروزو( 1981)، خلاقیت را نتیجه آسیب عقلی دانسته و برای اثبات ادعای خود نمونه هایی از افراد نابغه و مشاهیر را نام ببرد که کم وبیش عصبی و یا دیوانه بوده اند. مثلا فیلسوفی چون نیچه در تمام زندگی بخصوص زمان خلق آثار خود بین حالت تعادل وعدم تعادل روانی به سر برده است. امروزه نیز افراد عامی بعضا کار غیرعادی و خلاقانه را که تا حدود زیادی از استانداردهای رفتاری و عرف جامعه متفاوت باشد بیمارگونه می پندارند. براساس تحقیقات انجام شده خودکشی، تمایل کمتر به ازدواج و داشتن فرزند کمتر و طلاق زیاد در زندگی افراد خلاق بیشتر از نرم جامعه است. تحقیقات جدید صورت گرفته براساس معیارهایIV-DSM ( چهارمین ویرایش سیستم طبقه بندی بیماریهای روانی - انجمن روانپزشکی امریکا) نشانگر شیوع بیشتر اختلالات روانی در میان افراد خلاق است. شایع ترین اختلالات انواع بیماریهای اسکیزوفرنیا و اختلالات خلقی گزارش شده است. امیل کراپلین طی تحقیقات خود به این نکته اشاره می کند که احتمالاً اختلال روانی مانیا (شیدائی) باعث دگرگونی هایی در فرآیند تفکر شده و منجر به افزایش خلاقیت گردد. خودکشی و اختلالات روانی بیشتر در میان هنرمندان که مصادیق بارز خلاقیت محسوب می شوند دلیل دیگر ارتباط بیماریهای روانی و خلاقیت شمرده می شود. فلیکس پست( 1994)، روانشناس انگلیسی با بررسی فراوانی اختلالات روانی در بین افراد خلاق و برجسته نشان داده است که ارتباطی بین این دو عامل وجود دارد ( احدی، مظاهری و فخری، 1371، ص3). عامه مردم نیز کم وبیش در مورد ایده ها ی خلاقانه نظر نامناسبی دارند بطوریکه با مسخره کردن و دیوانه پنداری موجب یاس افراد خلاق می شوند. برنارد شاو در این باره می گوید " تمام اندیشه های بزرگ ابتداء مسخره پنداشته می شوند "( مؤید نیا، 1384).
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 2719 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
فهرست
مفهوم خلاقیت
تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی
نوآوری
رابطه خلاقیت – نوآوری و کارآفرینی
حل خلاق مساله
موانع خلاقیت
فرایند خلاقیت
تکنیکهای خلاقیت
تکنیک 6 کلاه فکری
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 184 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
پاورپوینت بررسی خلاقیت و نوآوری در مدیریت در 25اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
مقدمه
امروزه جامعه نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم وفناوری به پیش برود،هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزیی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونه ای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهرهگیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند و به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند.
خلاقیت دارای سه مؤلفه است:
تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد.
خلاقیت
خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان
خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است
خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)
خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین
خلاقیت از دیدگاه سازمانی
ارائه ی فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 3499 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 123 |
نویسنده:مهندس سید فخرالدین موسوی صالح
پیامهای پنهانی یا سابلیمینال
کل جهان سحر و جادوو لرزش وانرژی است.حاکمان این را می دانند واز این به نفع خود استفاده می کنند.ومردم عادی این را نادرست وجعلی می دانند به این دلیل که انها برنامه ریزی شده اندو به این کار باور دارند..)موسوی صالح
اگرمی خواهیدمهارت های زندگی خود را افزایش دهید مانند خلاقیت –افزایش ثروت تبدیل شدن به والدینی موفق ویا بهبود عزت نفس این کتاب چیزی است که شمابه آن نیاز دارید.
وبه کسانی که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف ,اعتماد بنفس ویا ایجادموفقیت در هر زمینه ای از زندگی خود را دارند توصیه می کنم.انچه د این کتاب می آموز:-1 پیشگفتار-2 پدیده شرطی سازی-3 آشنایی با پیامهای پنهان-4 انواع پیامهای پنهان-5 نهان سازی چیست-6 پیامهای پنهان در برخی تصاویر-7 پیامهای پنهان در برخی انیمیشن های مشهور جهان-8 مبنای طراحی پیامهای پنهان-9 یادگیری زبان در خواب-11 کاهش وزن وتناسب اندام زیبا با استفاده از پیامهای پنهان-11 ثروت وفراوانی ورفاه کامل با استفاده از پیامهای پنهان-12 طرز فکر میلیونر-13 ترک سیگار و مواد مخدر با استفاده از پیامهای پنهان-14 جذب عشق وشریک زندگی با استفاده از پیامهای پنهان-15 موفقیت در کسب وکارو تجارت وجذب مشتری با استفاده از پیامهای پنهان-16 رفع استرس ودلهره با استفاده از پیامهای پنهان-17 امواج ذهنی چیست-18 استفاده از پیامهای زیر آستانه ای در سینما-19 انواع امواج ذهنی-21 تاریخچه امواج ذهنی-21 استفاده از امواج ذهنی در گروه متال-22 امواج ذهنی در کمپین تبلیغاتی انتخابات رئیس جمهوری-23 استفاده از امواج ذهنی در سینما-24 مواد مخدر شنیداری چیست؟ )هشدار,آگاه باشید(-25 بیوکنزی چیست؟-26 براساس قانون جذب ما چه کسانی را جذب میکنیم؟-27 چاکرا چیست؟-28 رزونانس شومان چیست؟-29 چشم سوم یا چشم بصیرت چیست ؟-31 انرژی های پیرامون بدن ما چیست واز کجا می آیند؟-31 میدان مغناطیسی وامواج-32 نماز ومیدان مغناطیسی-33 مرگ انرژیهای منفی-34 جذب انرژی های مثبت-35 آسیبهای تفکرات منفی-36 چگونه انرژی خود را بالا ببریم-37 شکر گزاری و سخن پایانی
انسان که روزی افریده شده تا موجودی جادویی باشه حالا تبدیل به تیکه گوشت بی خاصیتشده که به سختی روز را به شب می رسونه .شما هم داستانها وافسانهای قدیمی راشنیدید. داستان رستم ,غول چراغ جادو وهرکولرو,شما هم روزی مبهوت این داستانها شدید ودر رویاهاتون آرزو کردید.ارزو کردید ای کاش غول چراغ جادو داشتید یا شایدم تو عالم بچگی فکر کردید که واقعادارید.بله دوستان من ,این داستان همه ی ماهاست ,همه ی ما در هر کجای کره خاکی که زندگیکنیم.در اعماق وجودمان یه حس مشترک هست یه چیز بخصوص که فریاد می زند ما روزیموجوداتیجادویی بودیم . روزی سلطان بودیم وروزی میتونستیم .این فریاد در بچگی قویتر بود.اماهرچه بزرگتر شدیم ومثلا عاقل تر ,سعی کردیم این صدا رو خفه کنیم یا نشینیده بگیریم. اما امروز من اینجام ,تا بگم میشه ! میشه به رویاهاتون برسید و مثل قارون ثروتمند بشیدبه شما تکنیکی می اموزم که در زمانی کوتاه اثری فوق العاده داره وشماها رو به سرعت ثروتمند و قدرتمند میکنه ,همون طوری که روزگاری اجداد ما بودند.اما من پیش از ان چیزهایی به شما میگویم که حاصل "دیدن" است .
دیدن بی واسطه,پس اگر از بی پولی , قرض وبدبختی خسته شده اید .اگر دیگه نمی خواهید کس دیگری هدایت شما را به عهده بگیرد. تصمیم قاطع ومحکم بگیرید همین حالا , به خود بگویید : تصمیم میگیرم هرچه را که موسوی صالح به من می اموزد به کار بندم ومسئولیت کامل این کاررابه عهده میگیرم . زیرا ثروتمندشدن حق من است واین چیزی است که واقعا می خواهم.به راحتی می تونی کنترل زندگیت رو به دست بگیری و اون رو هدایتش کنی. و به نظرمن این نهایت قدرت و بهترین هدیه ای که میشه به یک فرد داد. قدرت خلق زندگی... قدرت کنترلزندگی...می دونی این قدرت چی رو بهت میده؟ این قدرت این امکان رو بهت میده که در هرلحظه از زندگیت انگشت اشاره ات رو به سمت خودت بگیری... میگی خودم کردم... فرمولش رو یادگرفتم، انجامش دادم واین شد. به همین راحتی! درست عین دو ضربدر دو که میشه چهار...
و اگر هم گهگاهی در زندگیت باشرایط و اتفاق هایی رو به رو شدی که اوضاع مطابق میل تو نبود، نمیگی تقصر اینه،امان از مردم... خدا نخواست... مامانم نذاشت ... پارتی نداشتم که نشد... شرایط بده... اوضاع خرابه...نه!!!!تمام دنیا و شرایط بیرونی و آدم های دور و برت رو فراموش می کنی و انگشت اشارهات رو می گیری به سمت خودت... مسئولیت می پذیری... میگی آره... الان اون ثروتی که می خوام روندارم؟ اون رشته یدانشگاهی رو ندارم؟ شغل و زندگی ایده آلم رو ندارم؟ اون رابطه ی عاطفی، کسی که می تونه زندگی من رو با معنا تر کنه رو ندارم؟ اون شغل به خصوص، اون هدفی که می خوام روندارم؟قبول... کاملا درسته... در حال حاضر اونها رو ندارم. اما فقط من، مسئول زندگی خودمهستم، پس حالاکه من مسئول زندگی خودم هستم و این من هستم که زندگی خودم رو خلق می کنم چگونه می تونم این شرایط رو تغییر بدم و شرایط ایده آل و مورد نظرم رو خلق کنم؟و به محض اینکه خودت رو در این موقعیت ذهنی قرار میدی... مسئولیت رو می پذیری و به جای اینکه گیربدی به شرایط و آدم ها، از خودت می پرسی چگونه می تونم تغییرش بدم؟ چگونه میتونم شرایط ایده آل و دلخواهم رو ایجاد کنم؟ چگونه این همه پول؟ چگونه اون محبوب؟ چگونه اون رابطه عاطفی؟ چگونهاون رشته دانشگاهی؟ چگونه اون شغل؟ و...به طرز شگفت انگیزی ایده هایی به ذهنت می رسه... پیشنهاد هایی بهت میشه... افرادی در مسیرزندگیت قرار می گیرن و خیلی عجیب و غریب اتفاق هایی در زندگیت می افته
از خدا چی خواستی ؟؟؟؟؟وضع مالیت توپ توپ شه ؟از تنبلی رها شی ؟به عشقت برسی ؟ خجالت رو بزاری کنار ؟شوخ طبع و دوست داشتنی باشی ؟شغلی رو که دوست داری به دست بیاری ؟همیشه سالم و سلامت باشی ؟غم و غصه و افسردگی دست از سرت بردارن ؟جذاب و دلفریب باشی ؟ عادت های آزار دهنده ات را تغییر بدی ؟زیبا و خوش چهره باشی ؟خوش تیپیت تو چشم همه باشه ؟معروف و مشهور شی ؟ایده هاتو عملی کنی ؟
دانشمندان غربی با درک این نکته در پی سیاست های کثیف ) ولی متاسفانه کارآمد( دولت
های غربی برای اثر گذاشتن بر نیروهای جوان کشورهای دیگر در فیلم ها، عکس ها،
پوسترها و حتی کارتون های کودکان از این نکته سود می جسته اند و به جای اینکه
مستقیماَ تصویر یا کلمه ای زشت ) این کلمه یا تصویر هرچیزی اعم از فحش، صحنه
های زننده، فرهنگ سازی غلط و ... می تواند باشد( را نشان دهند، آنرا لابه لای انبوهی
از تصاویر دیگر پنهان می کنند و به کودکان و جوانان ما نشان داده و بر فکر آنها اثر می
گذارند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مقاله بررسی تأثیر محیط بر خلاقیت کودک در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
مقاله حاضر به بررسی تاثیر محیط بر خلاقیت کودک می پردازد. بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطة توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
کودکان به طور طبیعی به فرمهای مدور متمایل میباشند و از شکلهای گوشهدار دوری میجویند، به طوری که در انتخاب اشیاء و اسباب بازیهای مورد نیاز خود این گرایش طبیعی را نشان میدهند؛ اما معمولاً در اثر آموزش خانواده و اجتماع، برخلاف میل طبیعی خود به سمت اشکال زاویهدار روی میآورند بدون اینکه ارتباط حسی با آن برقرار کنند. لذا با ارائه محصولی که خارج از چهارچوب متعارف جامعه است میتوان به پویایی ذهنی آنان در بیان احساساتشان به محیط کمک نمود و از راکد بودن فکر جلوگیری به عمل آورد، زیرا از لحاظ روانشناسی نیز اشکال زاویهدار نشانه محدودیت است.
کودکان از قدرت بیان زیادی برخوردار نیستند. آنها طبیعتاً عاشق رنگند و به طور خود انگیخته به آن واکنش نشان میدهند. کودکان به رنگ بیشتر از شکل واکنش نشان میدهند و با لذت تمام به آن دل میبندند. به تدریج که سن کودکان بیشتر و وابستگی آنها به امیال آنیشان کمتر میشود. بیشتر به انظباط تن میدهند و جاذبه درونی رنگ نیز برای آنها کمتر میشود.
کودکان کم سن و سال رنگهای درخشان قرمز، نارنجی، صورتی و زرد را ترجیح میدهند. با این رنگها احساسات درونی آنها رهایی مییابد.
واژه های کلیدی: خلاقیت، محیط، عملکرد ارگونومیکی رنگ، ابزار نقاشی کودکان
فهرست مطالب
مقدمه ?
تشریح خصوصیات محیط استفاده ?
تاثیرات محیط بر محصول ?
دستهای آلودة کودک ?
تاثیرات محصول بر محیط ?
نتیجهگیری ??
استراتژی بازاریابی هدف ??
آنالیز کارکرد عملی ??
الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی) ??
توصیه های ارگونومی ??
نیازهای ایمنی ??
نیازهای بهداشتی ??
آنتروپومتری ??
عملکرد ارگونومیکی رنگ ??
الف- ایمنی ??
ب- قابلیت دیده شدن ??
ج- دوام و بقای ظاهری محصول ??
د- هویت و شناسایی ??
هـ- سازگاری ??
و- تعمیر و نگهداری ??
ب- آنالیز فنی ??
آنالیز کارکرد زیبایی شناسی (استتیک): ??
گشتالت در محصول ??
انرژی تصویری محصول ??
عملکرد ساختاری رنگ ??
الف- کانون توجه ??
ب- تفرق و تجمع ??
ج- تناسب و تعیین وضع ??
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول ??
نتیجهگیری ??
ابزار نقاشی کودکان ??
آنالیز ساختار ??
چک لیست طراحی ??
منابع و مآخذ ??
بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطة توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
تشریح خصوصیات محیط استفاده:
اتاق کودک به واسطة استفادهای که از آن میشود، دارای خصوصیات خاصی است که در اینجا به بررسی آن میپردازیم:
1- اتاق کودک، اتاقی است که در حدود 12 متر یا حدود 2*3 محسوب میشود.
2- دمای اتاق همواره متعادل است و از سرد و گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری میشود.
3- حتی الامکان آفتاب گیر انتخاب میشود و نور خورشید به داخل اتاق میتابد.
4- کودک در اتاق خود احساس آرامش کرده و آنجا را حیطة قلمرو خود میداند.
5- در اتاق وی، معمولاً انواع و اقسام اسباب بازیها مشاهده میشود.
6- رنگ اتاق کودک معمولاً با دیگر اتاقها متفاوت است و با توجه به جنسیت کودک، دیوارها رنگ آمیزی میشوند.
7- لوستر، تابلوها و وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق وی استفاده می شود.
8- والدین سعی میکنند، حتی الامکان وسایل اتاق کودکشان قابل شستشو باشد.
تاثیرات محیط بر محصول:
q تاثیرات بصری:
- چهار گوش بودن اتاق و صاف بودن دیوارها
- ابعاد اتاق کودک
- وجود وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق کودک
- رنگ اتاق
q تاثیرات فیزکی و شیمیایی:
- ایجاد ضربه به محصول از جانب کودک یا حین حمل و نقل
باید توجه داشت که این محصول توسط گروه سنی 4 تا 6 سال استفاده میشود و این گروه مایل به حرکت، جنبش و بازی میباشند، در نتیجه ممکن است محصول با صدماتی روبه رو شود.
- رطوبت
این محصول معمولاً سر و کاری با محیط مرطوب ندارد و قابلیت شستشوی محصول بستگی به جنس آن دارد.
- مواد رنگی (ابزارهای کار و نقاشی)
خود مواد رنگی و ابزارهای نقاشی، کاردستی و خمیر بازی نیز می توانند عاملی برای آلودگی و آسیب رسی به محصول باشند.
- دستهای آلودة کودک:
کودکان به علت شیطنت و کنجکاوی غالباً آلودگیهای مختلفی را از طریق دستهای خود به محصول منتقل مینمایند. این آلودگیها به طور عمده شامل آلودگیهای خوراکی و غیر خوراکی است. آلودگیهای خوراکی مانند شکلاتها معمولاً ذرات چربی و نشاسته بر محصول باقی میگذارند که معمولاً به وسیلة آب و مواد شوینده قابل نظافت است ولی آلودگیهای غیر خوراکی می تواند شامل موارد مختلفی از جمله آلودگیهای شیمیایی باشد.
از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- گرد و غبار
- تابش احتمالی نور خورشید
-گرما
تاثیرات محصول بر محیط:
هر محصولی که در محیط و مکان مخصوص به خود قرار میگیرد، تاثیراتی هم از لحاظ فرمی و بصری و هم از لحاظ فیزیکی و شیمیایی بر محیط خواهد داشت. نادیده انگاشتن این تاثیرات باعث می شود که طرح یا محصول مورد نظر، آن طور که باید موفق به نظر نرسد.
این تاثیرات در مورد اجزاء مختلف یک محصول نیز مشاهده میشود، به طوری که یک طرح از نظر فرم و به طور کلی عناصر بصری باید هماهنگی داشته باشد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ:
عملکرد ارگونومیکی رنگ با ملاکهایی همچون دستیابی به ایمنی، شرایط دید خوب، دوام و بقای ظاهری محصول و توجه به ماهیت کالا مورد ارزیابی قرار میگیرد. به نطر میرسد که عملکرد ساختاری رنگ، عملکرد ارگونومیکی آن را نیز شامل میشود، اما واقعیت این است که تاثیرات ساختاری رنگ برای دستیابی به اهداف ارگونومیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ در مطالعات بسیاری مورد تحقیق قرار گرفته است. همچنین رنگ به عنوان یک ابزار کاهش کنتراست روشنی بین یک منبع نوری و محیط اطراف آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. از رنگ میتوان به عنوان یک ابزار کنترل و توزیع یکنواخت نور در یک اتاق بهره جست. جنبههای مطرح در عملکرد ارگونومیکی رنگ عبارتند از:
الف- ایمنی:
ایمنی را میتوان با انتخاب صحیح رنگ به منظور افزایش قابلیت دیده شدن اجزایی که پتانسیل خطر دارند، فراهم کرد. با قرار دادن اجزای متحرک و خطرناک در کانون توجه ( به وسیلة رنگهای روشن و زنده) این امر تحقیق پیدا میکند؛ به گونهای که همواره این قطعات با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد کنند.
ب- قابلیت دیده شدن:
در کارهای ظریف که شناسایی و تشخیص دقیقی را میطلبد، کنتراست روشنایی در سطح کار باید به حداکثر میزان خود برسد و در محیط اطراف سطح کار به حداقل این میزان. مثلاً در مورد مطالعة یک کتاب روی میز، لازم است که در سطح کتاب، بیشترین کنتراست را داشته باشیم؛ اما این کنتراست بین صفحات کتاب و سطح میز باید به حداقل برسد. به همین دلیل میزها باید دارای سطح نسبتاً روشنی باشند.
ج- دوام و بقای ظاهری محصول:
اکثر کالاها در معرض عوامل آلوده کنندة بسیار قرار دارند و این در حالی است که شرایط جوی (آب و هوایی) نیز در ظاهر کالا بیتاثیر نیست. ظاهر محصول در اثر تماس با این آلوده کنندهها کثیف و خراب میشود. چنانچه نتوان از آلوده شدن کالاها به وسیله این عوامل جلوگیری کرد، سه استراتژی در انتخاب رنگ این کالاها وجود دارد که با گزینش صحیح میتوان تا حد زیادی تاثیرات این عوامل آلوده کننده را کاهش داد.
این سه روش عبارتند از:
1) رنگی را انتخاب کنیم که با رنگ عوامل آلوده کننده سازگار باشد. در اینجا هدف این است که ظاهر کالا، مستعمل به نظر نرسد.
2) رنگی را انتخاب کنیم که حتی اگر با عوامل آلوده کثیف شد، ظاهر آن همچنان مورد پذیرش باشد. در اینجا میتوان از رنگهای خاکستری و سبز تیره استفاده کرد.
3) رنگی را انتخاب کنیم که با کوچکترین آلودگی، ظاهری ناخوشایند پیدا کند تا استفاده کننده را وادار سازد که آن را تمیز کند یا مراقبت بیشتری در نگهداری کالای خود اعمال نماید.
ضمناً تنها شرایط تعمیر و نگهداری کالا در تعیین رنگ محصول دخیل نیستند، بلکه عواملی مانند آسیبهای احتمالی حین حمل و نقل، جابهجاییها، یا زمانی که کالا در انتظار فروش است، تماماً از جمله عواملی هستند که در گزینش رنگ کالا باید مورد توجه قرار گیرند.
د- هویت و شناسایی:
گروهی از رنگها تنها با بعضی از محصولات همراه هستند یا به عبارت واضحتر، بعضی از رنگها به صورت استاندارد شده مختص کالاها و محصولات خاصی هستند. بنابر دلایل تجاری، این امر برای شناسایی سریع و هویت بخشیدن به این دسته از کالاها الزامی است.
هـ- سازگاری:
رنگ یک محصول باید با محیط فراگیرندة آن سازگار باشد. در پارهای از موارد، این امر بدان مفهوم است که محصول در محیط اطراف خود حل شود و جزئی از بافت فضای اطراف خود به حساب آید. در پارهای دیگر، منظور این است که محصول به طور کامل و مشخص، از محیط اطرافش قابل تفکیک باشد. باید توجه کرد که تمایل عمومی در رنگ آمیزی محصولات بسیار مرغوب، به سمت رنگهای روشن و در تاسیسات تولیدی مدرن به سمت تنوع رنگ است، چه در بعد معماری و چه در بعد تجهیزات. برای انتخاب رنگ محصول، کم و کیف محلی که محصول در آنجا مورد استفاده قرار میگیرد ( از نظر رنگ، درجة حرارت، نورپردازی و شرایط آب و هوایی) نیز مطرح است. رنگهای روشن نور و گرما را منعکس میکنند، در حالی که رنگهای تیره عامل جذب این ها هستند. به عنوان یک نکتة راهنما باید یاد آور شد که از انعکاس شدید نور روی سطوح محصولات اجتناب شود، چرا که این انعکاس موجب بر هم زدن راحتی و راندمان کاری می شود.
و- تعمیر و نگهداری:
بسیاری از جنبههای مطرح کاربرد رنگ و تاثیر آن در تعمیر و نگهداری، همان جنبههایی هستند که در عملکرد روزانة تجهیزات، با آنها مواجه میشویم. با استفاده از کدبندی رنگ میتوان عملکرد خاصی برای قطعات تعریف کرد، یا اینکه نحوة باز و بسته کردن یک محصول را کنترل کرد. در مورد قطعات حساس و مهم، علاوه بر اینها طراحی قطعه نیز باید به گونهای باشد که امکان اشتباه بسته شده یا اشتباه عمل کردن آنها وجود نداشته باشد.
ب- آنالیز فنی:
در محصول مورد بررسی پیچیدگی خاصی از نظر مکانیزم و اتصالات دیده نمیشود. قرارگیری میز در پیکره به صورت کشویی و با حرکت بر روی ریل داخلی انجام میگیرد.
در بررسی اتصالات، نتایج زیر حائز اهمیت است:
ب- تفرق و تجمع:
با به بکارگیری مناسب رنگها، میتوان قطعات مجزای یک محصول را به گونهای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری محصول فرمی واحد را القا کند، یا برعکس قطعات بیش از آنچه که هستند مجزا از یکدیگر به نظر برسند، این موارد در القای مفاهیم «سادگی» و «پیچیدگی» محصول تاثیر به سزایی دارد.
یکی از مفیدترین روشهایی که برای تفرق سطوح (القای تعداد قطعات ودر نتیجه پیچیدگی محصول) و همچنین تجمع سطوح (القای یکپارچگی قطعات و در نتیجه سادگی محصول) کاربرد دارد، به ترتیب؛ قوت بخشیدن و ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی است، با قوت بخشیدن به حد فاصل بین دو سطح، به تفرق سطوح (پیچیدگی محصول) و با ضعیف کردن حد فاصل بین دو سطح، به تجمع (سادگی محصول) میرسیم.
ج- تناسب و تعیین وضع:
تناسب بصری یک محصول را میتوان با تجزیة بصری محصول به سطوح رنگی، تغییر داد. در مورد تعیین چگونگی قرارگیری محصول نیز همین اصل صادق است. یعنی میتوان با یک سطح رنگی، حس عمودی یا افقی بودن محصول را القاء کرد. با طرحهای رنگی میتوان از نظر بصری، فرم را تغییر داد. این مورد در تکنیکهای استتار کاربرد فراوان دارد.
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول:
یکی از عوامل مهم در انتخاب محصول رنگ است و همچنین یکی از موارد مهمی که کودکان با آن در ارتباطند رنگ محصولات است.
رنگ همیشه وسیلهای برای بیان ارتباط و احساسات بوده و هست؛ به طوری که میتوان با زبان رنگها صحبت کرد. در مورد رنگهای مختلف میتوان بسیار سخن گفت ولی موضوعی که بیشتر مورد نظر است محتوای روانی آنهاست.
همه مردم تمایزبین رنگهای گرم (قرمز، نارنجی، زرد) و رنگهای سرد (سبز، آبی) را میدانند. از نظر روانی این دو گروه رنگی، عمیقاً با هم تفاوت دارند.
رنگهای گرم تحریک کننده، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام کنندة روشنی و شادی، زندگی و مولد حرکت هستند. در حالی که رنگهای سرد، برعکس حالتی منفعل، ساکن، بی حرکت و تلقین کنندة غم و اندوه دارند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 855 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
پاورپوینت تکنیک های مهم خلاقیت در 38 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
معرفی تکنیک ها و فرایندهای مهم خلاقیت
فهرست مطالب
فرآیند خلاقیت
ویژگی های افراد خلاق
اینرسی تفکر
تکنیکهای رفع اینرسی تفکر
تکنیک شش کلاه تفکر
کلاه بی رنگ
کلاه قرمز
کلاه دودی
کلاه زرد
کلاه سبز
کلاه آبیüتکنیک(مثبت Positive- احتمال و امکانات Possibilities – نگرانیهاConcerns)
ü تکنیک فهرست خصوصیات Attribute Listing
تکنیک معکوس یا وارونه سازی Problem Reversal
تکنیک گزینه های مختلف A.P.C Alternatives/Possibilities/Choices
تکنیک ارتباط اجباری Forced Association
تکنیک کاربردهای دیگر Put to other uses
فرایند حل خلاق مساله
توفان فکر
قوانین گروه توفان فکری
تکنیک یورش فکری کتبی نگارش فکری
تکنیک دلفی
تکنیک گروه اسمی
توفان فکرى معکوس
فکاهى و طنز
تکنیک یا نمودار چرا-چرا
تکنیک ناپلئون
تکنیک«چه می شود اگر...؟»
تکنیک شکوفه نیلوفرآبی، یا روشMY
2-تکنیک اسکمپر SCAMPER
فرآیند خلاقیت
ü شخص یا گروه همواره به دنبال حل مسائل و نیازهای جدید با بهره گیری از فرایند خلاقیت است . فرآیند خلاقیت در چهار مرحله تشریح می شود :
1- مرحله آمادگی :در ابتدا با مشاهده یک فاصله یا مشکل شروه به تجزیه و تحلیل موضوع می کند .
2- مرحله تصور : در این مرحله با استفاده از قوه تخیل و تصور و نتایج تحلیل های قبلی ،ایده های جدید بدون توجه به محدودیتها تولید می شود و سپس از بین آنها با توجه به اهداف و منابع و سایر محدودیتها تدوین و انتخاب می شود.
3- مرحله توسعه: در این مرحله ، ایده های انتخاب شده تقویت و نقاط ضعفشان رفع شده و پرورش می یابد تا با اهداف و نتایج مورد انتظار مقایسه و ارزیابی شوند و بهترینشان انتخاب می شوند.
4- مرحله عمل : در این مرحله ، ایده های تایید شده نهایی از مرحله فکر به عمل و اجرا می رسند و به طور مستمر تحت نظارت عملکرد قرار می گیرد و این فرایند همواره ادامه می یابند ( گام اول )
تکنیک شش کلاه تفکر
در مواجه با مسایل و پدیده های زندگی افراد با تعابیر و تفاسیر گوناگون موضوع را از دریچه فکر خود بیان و تصمیم گیری می کنند.
اگر بتوانیم با شناخت کلاه های فکری اینرسی های تفکراتمان را هدایت کنیم به نتایج بهتری در ارائه راه حل مسایل خواهیم رسید.
پیش نمایش فایل
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 49 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع خلاقیت
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
خلاقیت
یکی از ویژگیها و صفات شناختی که در مباحث مختلف مورد توجه محققین و پژوهشگران قرار گرفته است ویژگی خلاقیت است با توجه به مشکلات مختلفی که دنیای امروز با آن دست به گریبان است توجه به تفکر انتقادی و عامل پیشبینی کنندهآن یعنی خلاقیت از اهمیت ویژههای برخوردار است.
2-5-1- تعریف خلاقیت
در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاههای گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایدهها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود میآورد (کلایتون[1]،2002). آلدر[2](2002) "در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟"، خلاقیت را این گونه تعریف کرده است:
رانکو[3] (2007) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید میداند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (1998،به نقل از سیف، 1387)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح کرده است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرآیند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره میکند که برخی ازمصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت"وابسته به بقاء" خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیتهای دشوار و خطرناک میداند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شدهای ندارد. گانیه (1985، به نقل از سیف، 1387) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله میداند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگیهای آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،1387).
[1] .Cliton
[2] .Alder
[3].Ranco
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
خلاقیت
خلاقیت از جمله مسائلی است که در بارهی ماهیت و تعریف آن تا کنون بین محققان و روان شناسان توافق به عمل نیامدهاست.
و یکی از مفاهیم پیچیده مربوط به انسان است که ارائه تعریف روشن، بدون ابهام، دقیق و مورد پذیرش اکثریت روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت از آن مشکل میباشد.
به لحاظ لغوی در زبان انگلیسی، ریشه واژه خلاقیت عبارت لاتین Greate است که در فرهنگهای واژگان به گونههای متفاوتی تعریف شدهاست. از جمله در فرهنگ واژگان ماکاری، خلاقیت به معنای تکامل فکر یا تخیلات فرد، به شکل اختراع و ابداع معنا شدهاست. در فرهنگ و بستر، خلاقیت توانایی یا قدرت ایجاد محصول نوین، از راه به کارگیری قدرت تصور و تحلیل ذکر شدهاست (به نقل از هاریس[1]، 1998).
اکثر روانشناسان در این مطلب توافق دارند که خلاقیت به دستاوردهای تازه و ارزشمند[2] اشاره دارد (ویسبرگ[3] ، 1992) آیزنک (2000) معقتد است خلاقیت فرآیند روانی میباشد که، منجر به حل مسئله، ایدهسازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری، نظریه پردازی و تولیداتی میشود که بدیع و یکتا باشند.
از نظر لغوی در زبان فارسی، خلاقیت با سازههایی هم چون نوآوری، ابداع و اختراع تعریف شدهاست که با وجود تشابه با سازههای ذکر شده، متفاوت از آنهاست، خلاقیت فعالیتی فکری و ذهنی است که لازمه و زیرساخت نوآوری است، ولی نوآوری بیشتر جنبه علمی دارد و محصول نهایی عمل خلاق است.
ابداع نیز به کارگیری خلاقیت است. در حقیقت ابداع ماحصل حرکتی است که نقطه شروعش در خلاقیت و حیطۀ فکر بود و با به کارگیری تجارب دیگر، به صورت پدیده نو ظهور، آشکار شدهاست. ارتباط با خلاقیت و ابداع، چنین است که خلاقیت بدون ابداع قابل تصور نیست، اما ابداع بدون خلاقیت بیمعنی است. اما اختراع عبارت است از ایده یک مخترع که در عمل راه حل یک مشکل مشخص تکنولوژیکی را ارائه دهد.
به گونۀ ساده راه حل نوین یک مشکل صنعتی، اختراع نامیده میشود (امیرحسنین، 1384، ص 38). گفتنی است افزون بر تعاریف لغوی، برخی از فرآیندهای ذهنی هم چون حل مسئله[4] ، استدلال قیاسی[5] ، استدلال استقرایی[6] و توانایی[7] با فرآیند خلاق مترادف فرض شدهاند (هارناد[8]، 204).
در فرهنگ نامه ابداع یا آفرینش به معنای چیزی نوآوردن یا کار تازه کردن است (فرهنگ امید، 1362). ورتایمر (1959) مینویسد: خلاقیت فرآیند ویران سازی یک گشتالت به نفع گشتالت بهتر است (تیلور[9]، 1988، ص 99).
در مجموع تعریفهای خلاقیت را چنین تقسیمبندی مینمایند : بعضی از تعریفها، ویژگیهای شخصیتی افراد را محور قرار داده و بعضی دیگر براساس فرآیند خلاّق و تعریفهای دیگر بر حسب محصول خلاّق به خلاقیت نگریستهاند.
از جمله افرادی که بر حسب شخصیت به خلاقیت مینگرد گیلفورد (1950) است. او معتقد است خلاقیت مجموعهای از توانائیها و خصیصه هاست که موجب تفکر خلاق میشود.
برخی از تعریفها بر پایۀ فرآیند خلاقیت استوار است، مانند تعریف مدینک[10] (1962) از نظر او خلاقیت عبارت است از : شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هر چند عناصر ترکیب جدید غیر مشابه تر باشد، فرآیند حل کردن خلاقتر خواهدبود.
گیرلین[11] (1954) معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیتهای تازهای از مفاهیم و معانی است.
تایلور[12] (1988) خلاقیت را شکل دادن تجربهها در سازمان بندیهای تازه میداند.
وجه اشتراک این تعاریف تازگی و نو بودن است. اما تازگی به تنهایی نمیتواند مفهوم خلاقیت را روشن سازد. زیرا بسیاری چیزها نو و تازه هستند ولی خلاّقانه نیستند. بر این اساس ملاک محصول خلاق در نظریههای معاصر تازگی و تناسب یا ارزش است.
استین[13](1974) خلاّقیت را بر مبنای این دو عامل چنین تعریف میکند:
خلاّقیت فرآیندی است که نتیجۀ آن یک کار تازهای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایتبخش مقبول واقع شود.
ورنون[14] (1989) نیز از همین چشم انداز به خلاّقیت مینگرد. خلاّقیت توانایی شخص در ایجاد ایدهها، نظریهها، بینشها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینههاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیدهای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیباییشناسی، فنآوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد.
استرنبرگ[15] (1989) نیز تفکر خلاّق را ترکیبی از قدرت، ابتکار، انعطافپذیری و حساسیت در برابر نظریاتی میداند که یادگیرنده را قادر میسازد خارج از تفّکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیاندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالاً خشنودی دیگران خواهدبود.
آمابیل[16] (1983 ، 1990) ضمن تأیید این تعریف قیدی را به آن اضافه میکند آمابیل معتقد است در تکمیل دو عنصری که در اغلب تعریفها آمده یعنی تازگی و تناسب و ارزشمندی باید این نکته را اضافه نمود که عمل خلاّق از طریق اکتشاف[17] انجام میگیرد نه از طریق الگوریتم[18] : مایر[19] (1983) و وایزبرگ[20] (1986 ، 1995) نیز تعریف ساد و روشنی از خلاّقیت ارائه دادند: خلاّقیت توانایی حل مسائلی است که فرد قبلاً حل آنها را نیاموخته است.سیکز نتمی هالی[21] (989) میگوید: ما نمیتوانیم به افراد و کارهای خلاّق جدا از اجتماعی که در آن عمل میکنند بپردازیم. زیرا خلاّقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهایی نیست. آزوبل[22] (1978) نیز میگوید: خلاّقیت یکی از بهترین و مغشوشترین اصطلاحات دوران شناسی و تعلیم و تربیت امروز است.
سانتروک آفرینندگی را «توانایی اندیشیدن در بارهی امور به راههای تازه و غیر معمول و رسیدن به تازه و غیر معمول و رسیدن به راه حلهای منحصر به فرد برای مسائل» تعریف کردهاست (نقل از سیف، 1389). گاردنر[23] افراد خلاق را کسانی میداند که در حل مسائل چیره دست هستند، تولید هنری دارند، یا پرسشهای تازه طرح میکنند و اندیشههای آنان ابتدا تازه و غیر معقول تلقی میشود اما سرانجام در فرهنگ خود پذیرفته میشوند. و از دیدگاه لاولس[24]، درنینگ[25]، فیشر[26] و هاگینز[27] ، خلاقیت همه فعالیت های تخلیلی طراحی شدهای هستند که حاصل آن تولید محصولات جدید و ارزشمند است.
اسبوران[28] مؤلفههای خلاّقیت را به سه دسته مؤلفههای شناختی و فراشناختی، انگیزشی و شخصیتی تقسیم میکند. مؤلفههای شناختی و فراشناختی خلاّقیت عبارتند از : وهوش، سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار، سبط، ترکیب و تخیل. مؤلفههای شخصیتی خلاقیت عبارتند از: ویژگی های شناختی، انگیرشی، عاطفی و رفتاری.
[1] . Harris
[2] . Novelpro ducts of value
[3] . Wiesberg
[4] . Problem Solving
[5] . Deduction reasoning
[6] . induction reasoning
[7] .Ability
[8] . Harnad
[9] . Taylor
[10] . Mednick
[11] . Ghiselin
[12] . Taglor
[13] . Stein
[14] . Vernon
[15] . Sternberg
[16] . Amabile
[17] . Heavistic
[18] - algorithmic
5 منظور از الگوریتم عمل قانونمندی است که برای رسیدن به جواب راه روشن و مشخص را طی می کند، در حالی که اکتشاف راه معین و مشخصی ندارد.
[19] . Mayer
[20] . Weisberg
[21] . Cikzentmihalyi
[22] .Azubel
[23] . gardner
[24] . Loveless
[25] . Derining
[26] . Fisher
[27] . Higgins
[28] . Osborn
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
پرسشنامه خلاقیت
این پرسشنامه خلاقیت توسط رندسیپ( 1979) تهیه گردیده که دارای 50 سوال بسته و هرسوال دارای 5 گزینه است که بنا به دستور العمل این پرسشنامه ضریبی ثابت به صورت مثبت ومنفی برای هرگزینه انتخابی درنظر گرفته شده است که به هنگام استخراج داده ها بدان اعمال می شود.گزینه انتخاب شده توسط آزمون ها را باتوجه به جدول امتیاز بندی،امتیاز گذاری وسپس جمع امتیازات محاسبه می گردد.حداکثرامتیاز ممکن در این پرسشنامه 100 و حداقل 100- خواهد بود.الف) امتیازمحاسبه شده بین 80 تا 100= خیلی خلاق ب) امتیاز محاسبه شده بین60 تا 79= خلاقیت بالای متوسط ج)امتیاز محاسبه شده بین 40 تا 59= خلاقیت متوسط د) امتیاز محاسبه شده بین 20 تا 39= خلاقیت زیرمتوسط وامتیازمحاسبه شده بین 100- تا 19= غیر خلاق را نشان می دهد.(بهنام ،1388)
روایی و پایایی ابزار
- فرهادی پور(1388)درپژوهش خودبااستفاده ازرزش آیتم آنالیز روایی پرسشنامه خلاقیت راتوسط اساتیدودانشجویان دوره دکتری مدیریت دانشگاه شیراز موردتاییدقرارداده است .
- سیادت وهمکاران (1381)در پژوهش خود،روایی پرسشنامه خلاقیت را 91/0 به دست آورده بودند و ضریب پایایی پرسشنامه خلاقیت رندسیپ (1979)،از طریق فرمول ضریب آلفای کرونباخ 92/0 اعلام نمودند،ترابی(1389)، پایایی این پرسشنامه را از طریق فرمول ضریب آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه نموده است.
- گلی (1385)درپژوهش خودازپرسشنامه خلاقیت رندسیپ استفاد وروایی آن راموردتاییدقراردده وبااستفاده ازضریب همبستگی اعتبار پایایی پرسشنامه خلاقیت رندسیپ(1979)را98/0اعلام کرده است.
p